مقالات آرشیو خبر ها
یوونتوس در بازی برگشت برابر بارسا باید چگونه بازی کند؟

یوونتوس در بازی برگشت برابر بارسا باید چگونه بازی کند؟

یوونتوس در بازی رفت مرحله‌ی یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا، 3‐0 بارسلونا را در تورین شکست داده است، با 3 گل برتری، مربی یووه، ماسیمیلیانو آلگری چطور باید با بازی برگشت در نیوکمپ روبرو شود؟ مارتین کُنُلی در مروری که بر این بازی داشته به خوبی این موضوع را بررسی کرده است و نویسنده ی سایت بلک اند وایت لاورز هم با تکمیل مبحث تاکتیکی و پیش بینی اتفاقاتی که در بازی برگشت خواهد افتاد، به ارزیابی شرایط بازی پرداخته است.

 

شاهکار آلگری

 

بارسلونا ترسناک‌ترین مثلث هجومی جهان را دارد.: مسی، نیمار و لوییز سوارز، اما آنها نتوانستند در تورین گل بزنند. آنها فرصت داشتند، اما برای بخض اعظم بازی، به خصوص در نیمه‌ی اول، یوونتوس برای کنترل آنها دفاعی عالی انجام داد. بارسلونا توانست 16 شوت بزند، اما تنها چهارتایشان در چارچوب بود. (محض مقایسه، یوونتوس 14 شوت زد که 8 تایشان در چارچوب بود.) برای نبرد موفق برابر بارسلونا، اکثر تیم‌ها به یک پرس بالای شدید رو می‌اورند تا بازی‌سازیشان را مختل کنند. یوونتوس هم از همین پرس بالای گاه‌گاهی برای فشار آوردن به بارسا استفاده کرد. با این حال برای بخش اعظمی از بازی، آنها به دفاع در زمین خودی پرداختند. آلگری طرح دفاعی دیدنی‌ای را طراحی کرده بود درحالیکه تیم به شکلی تقریبا بی‌نقص آن را اجرا کرد.

 

نقشه‌ی دفاعی یوونتوس در بازی سه‌شنبه شبیه دفاع «دابل تیم» در بسکتبال بود. در یک بازی بسکتبال، گاهی دو مدافع باهم از یک ستاره دفاع می‌کنند و هم‌تیمی‌ دیگرش را ― اگر این هم‌تیمی در منطقه‌ی پرتاب (منظور خط پرتاب 3 امتیازی است) نباشد ― رها می‌کنند. اگر بازیکنی در فاصله‌ای مشخص پرتاب‌های موثر نداشته باشد، در آن منطقه تهدید جدی به حساب نخواهد آمد. به همین دلیل عاقلانه است که از او یارگیری نکرده و به جایش از کسی که خطرناک‌تر است دفاع کرد. یوونتوس دقیقا برابر بارسا چنین کاری کرد.

 

بارسلونا چهار بازیکن شدیدا خطرناک در نبرهای یک به یک داشت که باید یارگیری می‌شدند: مسی، نیمار، سوارز و اندرس اینیستا، این چهار نفر در دریبل کردن یار مقابلشان عالی هستند. اما پنج و یا شش بازیکن دیگر بارسا خارج از محوطه چندان خطرساز نیستند. چه به خاطر جاگیری ضعیف و چه به خاطر تکنیک ناکافی. این دفاع دوگانه یا «دابل تیم» تقریبا هر زمان که نیمار برای حمله از سمت چپ یوونتوس تلاش کرد، جاری بود. دنی آلوز برای بستن نیمار بارها ستایش شده اما عملکرد خوان کوادرادو کمتر دیده شد، زیرا او بود که همواره برای دفاع دوگانه برابر نیمار به عقب برمی گشت. آلوز جناح خودش را تا خط کرنر بسته بود، درحالیکه کوادرادو جناح خود را بسته بود تا به داخل بزند. در اکثر موارد نیمار تنها می‌توانست رو به عقب به جرمی متیو، ساموئل اومتیتی یا خاویر ماسکرانو پاس بدهد.

 

بازیکنان یوونتوس کاملا می‌دانستند که باید از چه بازیکنانی همواره به شکل متراکم دفاع کنند (مسی، نیمار و اینیستا) و چه بازیکنانی را رها کنند و یا برای هم‌تیمیشان در صورتی که خود آن هم‌تیمی به دفاع دوگانه مشغول نیست، واگذار کنند. (سرخیو روبرتو، ماسکرانو، جرمی متیو)

 

وقتی مسی از سمت راست به داخل می‌زند، 3 بازیکن یوونتوس مسی را مارک کرده ‌اند، اما سرخیو روبروتو کاملا آزاد است. وقتی توپ به سمت چپمنتقل شده است، هم کوادرادو هم دنی آلوز تنها نیمار را مارک کرده‌اند، اما متیو آزاد است.

 

 

برای بخش اعظم بازی ― به خصوص در نیمه‌ی اول ― خط حمله‌ی بارسلونا بسیار ناکارامد به نظر می‌امد. فاز هجومی آنها به خلاقیت اینیستا، مسی و نیمار وابسته است. تمام این بازیکنان حداقل به وسیله‌ی دو بازیکن یوونتوس یارگیری شده‌ بودند، در حالیکه یک مدافع سوم ― معمولا کیه‌لینی و یا بونوچی ― هم ‌انها را پوشش می داد. به نظر می آمد آلگری از اینکه یوونتوس در محوطه‌اش از سانترهای ارسالی دفاعی کند نگرانی نداشت. او مطمئن بود که بونوچی و کیه‌لینی در این موقعیت‌ها از سوارز بهتر هستند. بارسا بدون هیچ خلاقیتی (به استثنای پاس در عمقِ عالی مسی به اینیستا) ، بدون تغییر در سرعت بازی (هیچ ضدحمله‌ی منجر به موقعیتی) وقدرت بدنی پایین تر خط حمله تنها توانست فرصت‌هایی اندکی برای گل‌زنی ایجاد کند.

 

«فوتبال بازی بسیار آسانی است، باید حمله و دفاع کنید. به هر دوی اینها نیاز دارید، در واقع قوی بودن در دفاع نه تنها مایه‌ی شرمساری نیست، بلکه به زیبایی داشتن یک خط حمله‌ی عالی است.»

آلگری و یوونتوس عملکرد دفاعی زیبا و تماشایی در نیمه‌ی اول برابر بارسا نشان داد.

 

تطابق لوییز انریکه

 

بارسلونا در نیمه‌ی اول هم در دفاع و هم در حمله مشکل داشت. در حمله نتوانست هیچ شکافی در دفاع یوونتوس پیدا کند و در دفاع هم قادر به کنترل دیبالا و کوادرادو به خصوص در کناره‌ها نبود. در نیمه‌ی دوم، انریکه سیستم را به دوگانه‌ی 4‐3‐33‐4‐3 تغییر داد. او آندره گومژ را با متیو جا‌به‌جا کرد و او هم به عنوان هافبک دفاعی مرکزی ایستاد. ماسکرانو به پست دفاع میانی برگشت و امتیتی هم پست دفاع چپ، دفاعی میانی متمایل به چپ را برعهده گرفت. این بازیکن نه تنها از نظر دفاعی، بلکه از نظر هجومی هم از متیو بهتر بود، چرا که پاسکاری خوبی داشت که متیو فاقدش بود. 

 

اومتیتی میتوانست با پاس قطری اینیستا را صاحب توپ کند. نیمار به کنار‌ه‌ها نزدیک شد تا کوادرادو و دنی آلوز را با خودش همراه کند، درنتیجه اینیستا در فضای خالی حرکت کرد.

 

اومتیتی می‌توانست با پاس‌هایش در این موقعیت‌ها اینیستا را صاحب توپ کند و نیمار هم در این موقعیت‌ها 1 یا دو دفاع را با خود همراه میکرد و اینیستا فضای زیادی برای استفاده داشت. نه تنها سیستم عوض شد، بلکه انریکه به هافبک‌هایش گومز، راکیتیچ و به خصوص اینیستا و سرخیو روبرتو آموزش داد تا در محوطه ی یوونتوس (یا سمت راست آن) بیشتر حرکت کنندو در عین حال مسی و نیمار هم بیشتر به عقب برمی‌گشتند.

در حالیکه مسی به وسیله‌ی مانژوکیچ و پیانیچ یارگیری می‌شد، حرکت راکیتیچ به سمت راست الکس ساندرو را منحرف می‌کرد و سرخیو روبرتو در فضایی که قبلا ساندرو حضور داشت، آزاد می‌شد.

 

سرخیو روبروتو صرفا دریافت‌کننده‌ی پاس نبود، بلکه مهمتر از آن، او دامی بود که یکی از دو مدافع یوونتوس را از موضع پوششی‌شان دور می‌کرد. در این موارد سوارز این شانس را داشت که با مدافعان یووه به شکل یک برابر یک روبرو شود.

 

مسی به عقب برگشت و مانژو و پیانیچ او را مارک کرده بودند ، سرخی روبرتر به داخل زد و کیه‌لینی را مشغول کرد و اجازه نداد که او از بونوچی برای مهار سوارز حمایت کند ، سوارز و بونوچی در موقعیت یک برابر یک قرار گرفتند. پاس قطری ماسکرانو عالی بود.

 

بارسلونا در نیمه ی دوم بیشتر توانست در دفاع یوونتوس نفوذ کند. در نیمه‌ی اول، انها تنها روی مسی، نیمار و اینیستا برای بازی‌سازی تکیه کردند، اما به ندرت توانستند دفاع دوگانه ی یوونتوس را بشکنند، در نیمه‌ی دوم، هم اومتیتی و هم ماسکرانو برای ارسال پاس‌های قطری مسئولیت پذیرتر شدند، نیمار هم بیشتر در کناره‌ها بود و بیشتر به عقب بر‌می گشت. دفاع یوونتوس بازتر شد و برای اینیستا فضای حرکت بیشتری باز شد. خیلی شبیه به سناریویی که در مورد سمت راست و میانی رخ داد و سرخیو روبرتو بارها و بارها در اطراف محوطه‌ی یووه حرکت کرد. این تطابق در نیمه‌ی دوم به آنها اجازه داد که فضای بیشتری برای مسی، اینیستا و سوارز ایجاد کنند و آنها هم فرصت‌های بیشتر داشتند.

حالا چه اتفاقاتی ممکن است در نیوکمپ بیفتد؟

بیشتر تغییرات در بارسلونا رخ خواهد داد.

سرخیو بوسکتس برمی‌گردد. بعید است که انریکه آن کس دیگری را به جای مسی، اینیستا، سوارز و نیمار بگذارد. ممکن است او آردا توران را در سمت راست جانشین راکیتیچ کند، گرچه این احتمال کم است. اینکه در خط دفاع چه کسی بازی می‌کند سوال بزرگی است.

 

ماسکرانو مصدوم است و احتمالا بازی نخواهد کرد. بارسلونا ممکن است خط دفاعی شبیه آنکه در بازی رفت به میدان فرستاد، استفاده کند ― سرخیو روبرتو، ژرارد پیکه، اوتیتی و متیو. این بازیکنان اخیرا زیاد بازی کرده‌اند. با این حال متیو نمی‌تواند مثل ماسکرانو پاس بدهد، که مورد مهمی است چون که بارسا به خاطر هافبک‌هایش که در بین مدافعان یووه پخش می‌شوند، نیاز به مدافعان پاسور دارد و انریکه همین الان فهمیده که این سیستم موثر نیست. یک راه حل دیگر این است که از دفعا 4 نفره استفاده کرد، اما اومتیتیدفاع میانی و آلبا دفاع چپ باشد. این ترکیب بوسکتس را مجبور می‌کند به عقب برگردد و به شروع بازی‌سازی کمک کند و به این ترتیب آنها دفاع فوری را در هنگام از دست دادن توپ در خط میانی نخواهند داشت. علاوه بر این، آلبا ناگزیر نفوذ خواهد کرد و به این ترتیب با این سیستم خیلی راحت‌تر گیر می افتند. اما اهمیتی ندارد چرا که در هرصورت بارسا باید 3 گل بزند و ریسکش را هم بپذیرد و همچنین از انجا که هرکسی هم بازی کند، نمی‌توانند دفاع کنند، مهم نیست. (خنده‌ی حضار!)

 

اما برای یوونتوس تغییر بزرگی در راهبرد و تاکتیک وجود نخواهد داشت. بارسلونا در نیمه‌ی دوم با تغییراتی که داشت توانست موقعیت‌های بیشتری ایجاد کند، پس آلگری شاید برای مقابله با این تاکتیک‌ها به دنبال راه حل باشد. فکر اشتباه این است که به نیوکمپ بروید و به امید ضدحمله باشید. بارسلونا مستعد ضدحمله است، اما ضعف بزرگشان این نیست، آنها ساسا نمی‌توانند در برابر هیچ حمله‌ای دفاع کنند. از 8 گلی که یوونتوس و پاریس در 3 بازی به بارسا زده‌اند، تنها یک گل در ضدحمله به دست آمد. حداقل 5 گل حاصل بازی‌سازی استانداردی بوده که از دروازبان شروع شده است. مشکل تکیه کردن بر ضدحمله برابر بارسلونا این است که ممکن است بازی بسیار منفعل و واکنش‌مداری ارائه دهید. بارسا با توپ خوب کار می‌کند و به همین دلیل ممکن است نتوانید آنها را به قدری به مشکل بیندازید که انتقال توپ از دفاع به حمله پدید بیاید. پاریس بیشتر به درد این کار می‌خورد چرا که خط میانی‌اش بسیار فیزیکی بود که می‌توانستند به آرامی از فاز دفاعی به هجومی بیایند و در نیوکمپ وقتی سعی کردند دفاع کنند فاجعه بودند. اما برای یوونتوس بازی مبتنی بر ضدحمله اگر با همین ترکیب به بازی بیایند چالش‌بر‌انگیزتر است. آنها به همه برای دفاع نیاز دارند و به همین خاطر انتقال سریع دفاع به حمله دشوار است. باید دفاع کنند و حمله کنند. آنچه ما در نیمه ‌ی اول بازی رفت دیدیم این بود که حتی با داشتن مالکیت خیلی کمتر، یوونتوس موقعیت‌های بیشتری ایجاد می‌کرد.

 

به این علت که هر بار که بارسا حمله می‌کرد، نیاز داشت سه خط دفاع منسجم یوونتوس را بشکند. اما وقتی یوونتوس حمله می‌کرد (یا هر تیم دیگری) تنها نیاز به باز کردن یک خط از دفاع بود. مهاجمان بارسا تقریبا هیچ وقت دفاع نمی‌کنند. (به یاد بیاورید که خدیرا روی گل اول چقدر راحت نفوذ کرد) ، یوونتوس هرگاه برابر بارسا بازی کند، مالکیت عددی کمتری خواهد داشت. اما مالکیت معنادارش بیشتر است. هر مالکیتی که یوونتوس داشته باشد از مالکیت بارسا معنادار تر است چون ساختار دفاعی برابرشان ضعیف‌تر خواهد بود. بنابرین مالکیتشان به احتمال بیشتری به شوتگل تبدیل خواهد شد. این دقیقا کاری است که آنها در بازی رفت انجام دادند، از موقعیت‌هایشان استفاده کردند و 3 گل زدند. اگر بتوانند آرامششان را حفظ کنند، در بازی برگشت هم می‌توانند این کار را انجام دهند.

 

از بلک اند وایت لاورز


«به اشتراک گذارید»
Google+ Twitter Facebook
نازنین راهبر
نازنین راهبر«نگارنده اخبار»
ارتباط با نگارنده: